هفته ای که گذشت
ممنونم این کلمه ایه که هر وقت چیزی از کسی میگیری میگی... خیلی بامزه میگی... خیلی بالال بود... اینم یعنی خیلی باحال بود هفته ای که گذشت یکی از بهترین هفته ها بود... روز 4 شنبه قبلش هم واسه دیدن نی نی جدید خاله رومینا و امیرمهدی رفتیم خونشون که عکساشو میذارم. خیلی بهمون خوش گذشت. نینیشون خیلی نازه. البته باید بگم که بابات 3 روزش از این هفته رو خونه نبود. اولش من یه کم ناراحت بودم اما در جمع دوستای خوبمون برامون زود گذشت. بابا هومن یکشنبه عصر رفت ماموریت. من و تو هم توی خونه با هم بازی کردیم. و قرار بود که روز 2شنبه اش بریم کرج خونه خاله آزاده و هانا جونش. خاله آزاده زحمت کشیده بود واسه نهار دعوتمون کرده بود...