هاناهانا، تا این لحظه: 12 سال و 5 ماه و 23 روز سن داره

هانا کوچولوی ما - بهانه زندگی

به هانا افتخار می کنم

همونطور که توی پست قبل نوشتم از شنبه 17 فروردین تلاش من و هانا برای کنار گذاشتن پوشک آغاز شد   روز اول همش گریه بود. روز دوم تخلیه مثانه در شلوار و روز سوم شروع کرد به گفتن کلمه جیش. و الان که یه هفته می گذره هانا کاملا جیشش رو میگه و خودش و من رو راحت کرد. حالا جالب اینه که با اینکه شبا پوشک داره اما بیدار میشه و میخواد که بره روی لگن بشینه. منم اشکم در میاد هههه آخه نصفه شب خیلی سخته  حالا از کارای جدید و بامزه هانا بنویسم. وقتی ما نشستیم میاد میزنه به پامون میگه پاشو ههههه بعدش که ما بلند میشیم میگه یغل هههههههههههه هم خنده داره هم گریه دار... آخه دستمون افتاد از بس بغلت کردیم مادر.  یه کار بامزه دیگه اینه که میگ...
26 فروردين 1392

کارگاه مادر و کودک و هانا

یه دو هفته ای میشه که هانا و من میریم کلاس کارگاه مادر و کودک ویژه بچه های یک تا دو سال. تجربه خیلی خوب و قشنگیه که آدم همراه بجه اش بره کلاس. اونم بچه یک ساله   روز اول هانا همش بغل من بود و اصلا نه با بچه های دیگه کاری داشت و نه با مربیش و نه با وسایل بازی. فقط یک کوچولو تاب سواری کرد. اما از جلسه دوم کم کم یخش آب شد و الان واسه خودش کلی بازی می کنه. با بچه ها دوست شده و مربیش رو هم خیلی دوست داره. اسم دوستاش امیرمهدی خاله رومینای نی نی سایت، پارمیس و پانیای دو قلو و مایسا هست. پارمیس و پانیا و مایسا همسن هستن. هانا و امیرمهدی هم همسنن. بچه ها اولش توی کلاس بازی می کنن. بعد شعر می خونن و ورزش می کنن. مربی واسشون کتاب می خونه. بعد...
30 دی 1391
1