هاناهانا، تا این لحظه: 12 سال و 6 ماه و 11 روز سن داره

هانا کوچولوی ما - بهانه زندگی

لحظه دیدار نزدیک است...

1390/8/5 0:10
نویسنده : مامان مریمی
1,540 بازدید
اشتراک گذاری

الان که دارم می نویسم به تو فکر می کنم. تویی که تا به امروز در من مانده ای، با من پیوند خورده ای و دیگر به آمدنت چند روزی بیش باقی نیست. شمارش معکوس شروع شده و حس من حس غریبی است. انگار با گذشت هر روز و هر ساعت و هر لحظه بیشتر پی به بودنت می برم. دیگر برای من جنینی کوچک نیستی. در وجودم کودکی می بینم که تنها 13 روز تا آمدنش وقت باقی است.

دردانه من از خداوند می خواهم به من توان دهد تا برایت مادری باشم که معنای واقعی کلمه مادر را به ترجمان می کشد. کاش بتوانم در لحظه های شادی شریکت و در لحظه های غم پناهت باشم. کاش بتوانم واژه مادر را آنچنان که مادر خودم برایم به تصویر کشید، برایت نقاشی کنم.

دخترم بیا و با آمدنت روزهای پاییزی ما را درخشان کن. روزی را چشم در راهم که با تمام وجودم تو را در آغوش کشم و حس زیبای لمس تو را تجربه کنم.

دیگر تنها صدای من و پدرت نیست که در خانه می پیچد. 13 روز دیگر صدای خنده و گریه ات در گوش جان ما می پیچد و لذتش از آن ماست...

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (4)

مامان فسقل بانو
6 آبان 90 17:19
مامان مریمی ایشالا به سلامتی این 13 روز رو بگذرونی و نی نی خوشکلت بیاد تو بغلت
منامامان الینا
7 آبان 90 8:02
عزیزم مریم جون خیلی قشنگ و با احساس نوشتی امیدورام هممون بتونیم مادر های خوبی واسه فرزندانمون باشیم و لیاقت به دوش کشیدن لقب مادری رو الن که دارم متنت را میخونم 11 روز دیگه تا بغل کردن هانا جون مونده انشالا این چند روز هم به سلامتی سپری کنی و هانا جون صحیح و سالم بیاد تو بغلت مریم جون موقع زایمانت واسه من و بقیه مامانها دعا کن تا زایمان خوبی داشته باشیم
یاسمن مامان رادین
8 آبان 90 16:39
عزیزم.الهی که این چند روز هم به سلامتی بگذره و زودتر هانا جونو بغل کنی

بازم اگر میخوای خودم بیام درش بیارم.ههههههه


هههههههههههههه
مروارید مامان آوا
9 آبان 90 13:01
ناقلا نمی دونستم تو هم قلم به این خوبی داری
یا اینکه عشق هانا اینجووری هنرمندت کرده؟؟؟


هههههههه شرمنده کردیااا