هاناهانا، تا این لحظه: 12 سال و 6 ماه و 7 روز سن داره

هانا کوچولوی ما - بهانه زندگی

مامان مرضیه من فوت کرد

1390/9/7 20:18
نویسنده : مامان مریمی
1,759 بازدید
اشتراک گذاری

هانای گلم. دو هفته پیش بردمت خونه مامان مرضیه تا تو رو ببینه. حالش به نسبت روزای قبل خیلی بهتر بود. با کمک مامان تو رو توی دستاش گرفت و بوسید. اسمت رو هم پرسید. جالب اینه که توی اون روزا اصلا حرف نمی زد ولی اون روز خیلی حالش خوب بود.

اما امروز صبح بابا داریوش به موبایل مامان شهناز زنگ زد و خبر داد که مامان مرضیه به رحمت خدا رفته. اولش مامان نمی خواست من بفهمم اما متوجه شدم. بابا هومن اومد دنبالمون و رفتیم خونه مامان مرضیه تا من ببینمش و باهاش خداحافظی کنم چون من فردا نمی تونم برم بهشت زهرا.

دحترم ببخش که امروز تو هم ناراحت شدی چون وقتی آمبولانس اومد از سر و صدای ما ترسیده بودی. برای مامان مرضیه من دعا کن. دعا کن که روحش قرین آرامش باشه و خدا همیشه بهش لطف کنه.

خدا بیامرزدش...

دوستت دارم مامانی. ببخش که این پست رو گذاشتم اما باید می دونستی که امروز چه اتفاقی افتاد.

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (6)

یاسمن مامان رادین
7 آذر 90 21:19
مریم جوونم خدا مامان مرضیه رو رحمت کنه عزیزم. روحشون شاد.
مامی مائده
7 آذر 90 21:37
خدا رحمتشون کنه مریمی جون
زهرا مامان مه سما
8 آذر 90 17:56
خدا روحش را قرین رحمت کنه عزیزم
نهال
20 آذر 90 13:52
خدا رحمتش کنه مریمی جونم خدا به شماهم صبر بده
مامان عرشيا
24 آذر 90 15:29
خدا رحمتش كنه ايشالله خدا روحشو بيامرزه و قرين رحمات واسعه خودش بگرداند
مامان آرینا
27 آذر 90 16:35
خیلی متاسفم.خدارحمتش کنه.روحش شاد.