سفر به شهر پدری
هانای خوشگلم رو بردیم سفر.. جمعه و شنبه رفتیم طالقان. هوا خیلی خوب بود و البته شبش رعد و برق شد. هانا خواب بود و برق رفته بود. بابا و بابایی شومینه روشن کردند و خیلی خوش گذشت... به جز اینکه همه بوی دود گرفتیم ولی شب جالبی بود... همش با عمه سارا خندیدیم.
پنج شنبه هم رفته بودیم عروسی... اینم عکس هانا خانوم با موهای شینیون کرده:
اینم چند تا عکس از توی خونه و آبشار کرکبود و بیرون از خونه:
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی