هاناهانا، تا این لحظه: 12 سال و 6 ماه سن داره

هانا کوچولوی ما - بهانه زندگی

تولد پسرعموی هانا - محمدحسن

1391/6/6 22:09
نویسنده : مامان مریمی
1,474 بازدید
اشتراک گذاری

4 شهریور تولد محمدحسن پسر عموی هانا جون ما بود. اما تولدش رو زودتر گرفتن و ما هم به همراه هانایی رفتیم تولد. خیلی خوش گذشت. هانا و محمدحسن کلی با هم بازی و البته گاهی هم دعوا کردن نیشخند

هانا خانوم شدیدا نای نای می کنه.هههه. وقتی لالا داره بهش میگیم هانا لالا، چهاردست و پا میاد سرشو میذاره روی بالشش. به شدت نسبت به عروسکاش حسودی می کنه و من اگه بغلشون کنم میاد کتکشون می زنه. هنوز دندون نداره اما غذاها رو می خوره عین خاله پیرزنا نیشخند

عاشق موقعی هستم که چارچنگولی می چسبه به من و تکون نمی خوره...

یه صداهای عجیبی از خودش درمیاره انگار حرف می زنه..

دوست داره راه بره اما بیشتر مواقع کله پا میشه .. فداش بشم من قلب

توی حمام یا راهرو داد می زنه و از انعکاس صدای خودش ذوق می کنه.

وقتی دستش به سینما خانگی برسه صداشو کم و زیاد می کنه و همش به تی وی نگاه می کنه تا تغییرات رو ببینه.. وروجک باهوشششششششششششش

کلا شری شده واسه خودش قلب

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (5)

سپیده
6 شهریور 91 9:31
تولد محمد حسن با تولد بنده است.....مبارکش باشه چه دختر عموی نازی هم داره
الناز(مامان بنیا
6 شهریور 91 13:29
وای هانا جونم چه عسلیییییییییییییییییی تو
نهیر
7 شهریور 91 23:59
قربونت برم من هانایی دوست دارم نای نایتو ببینم
گلاره
9 شهریور 91 11:13
هنوز که بی دندونی که عزیز خالههههه مریم فکر کنم یهو با هم همه رو بخواد در بیاره و بیچاره شه
مریم مامان پندار
10 شهریور 91 15:54
اییییییییییییی نفس کششششششششش مریمییییییییییی میکشمت به دخترمون گفتی خاله پیر زن؟ فدای نای نایت بشم من عزیزم مامان اله ادووووووو