هاناهانا، تا این لحظه: 12 سال و 5 ماه و 29 روز سن داره

هانا کوچولوی ما - بهانه زندگی

هانا و سال جدید

1392/1/13 19:46
نویسنده : مامان مریمی
1,953 بازدید
اشتراک گذاری

سال 1392 هم شروع شد و هانای قشنگ من پا به دومین بهار زندگیش گذاشت. هر روز قشنگ تر از روز قبل حرف می زنه و منظورش رو به ما می رسونه. شعرهاشو همچنان می خونه و زبان انگلیسیش هم پیشرفت کرده. اگه خدا بخواد از دو سالگی باهاش انگلیسی حرف می زنم. شیر من رو کمتر می خوره و بیشتر غذا می خوره. از روز شنبه 17 فروردین هم قراره پروسه از پوشک گیری رو شروع کنیم چون براساس کتاب مادر کافی جو فراست، الان برای هانا زمان مناسبیه. این چند روز اول سال نو درگیر عروسی دختر خاله ام بود که توی سمنان برگزار می شد. هشتم رفتیم سمنان نهم عروسی و دهم پاتختی بود. هانا هم ترکوند نیشخند خیلی به ما خوش گذشت و هانا اصلا اذیت نکرد. خدا رو شکر گذاشت کلی تو عروسی مامانش هم بترکونه زبان

اگه بخوام حرفایی که هانا می زنه رو بنویسم کلا تا شب باید بنویسم. و یادم هم نمیاد چیا رو نوشتم تا الان. اما می دونم نسبت به هم سن و سالاش خیلی بهتر صحبت می کنه و الکی اددددد نمی کنه. 

می خوام عکس بذارم اما مجبورم فعلا این نوشته رو سیو کنم و دویاره بیام چون روز سیزده به دره و ما تو خونه و من مشغول کار در آشپرخانه.

عکس در ادامه مطلب

هانا در روز 30 اسفند و تحویل سال کنار سفره هفت سین

هانا هنگام پرو لباس عروسی که خاله رومینا مامان امیرمهدی جان زحمت کشیده دوخته

هانا در روز دوم عید در پارک ساعی

هانا و پیشی که اصلا هانا نمی ترسه می خواست لگدش کنه هههههه

هانا و اسباب بازی های محبوبش، مزرعه old mc donald و دخترک اسب سوار و خانه عروسکی

این کیه ذاره از تخت میره بالا؟

اولین عکس، هانا در حال رقص در عروسی و دومی هانا در حال رقص در پاتختی

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی

نظرات (7)

آینور مامان سهند
14 فروردین 92 14:04
سلام ای جووووووووووووووونم ماشالا بزرگ شده دخملت خدا نگهش داره بووووس عیدتون هم مبارک
صفورا مامان آوا
14 فروردین 92 14:17
عزیییییییییییییزم چه عروس خوردنی شده با اون لباس عروس چه سفره هفت سین شیک و خوشگلی فدااااااااااای اون رقصیدنش بشم من
مامی مائده
16 فروردین 92 13:51
وای چه عروسک خوشگلییییییی الهی من قربونش بشمممم
الناز مامان بنیا
18 فروردین 92 13:01
ای خدا عسلمممممممممممممممممممممممممممممممممممممم
حدیث
19 فروردین 92 15:10
هانایی چه عروسی بشیییییی افرین بهت که داری مستقل میشی ( دستشویی رو می گم )
سحرناز
27 فروردین 92 0:43
خیلی جیگر شده هانا .بوس
نيلوفرتلوفاز
27 فروردین 92 10:19
واااااااااااااااااي عزيزم ماشاالله چه بزرگ شده خدا نگهش داره برات .الان كه دارم مطالبه شمارو ميخونم پيشه خودم ميگم مادر بودن چه حس خوبيه .دوست دارم زودتر مامان شم خخخخخخ هنوز پدره بچم معلوم نيست.منم اگه خدا بخوادو موقعه ازدواجم بشه ميخوام از ازدواج تا بچه دار شدنمو براش يه وبلاگ بزارم راستي من دوست دارم بچه ام دوقلو باشه يه پسر يه دختر و دوست دارم زايمانم طبيعي باشه .راستي سوند يعني چي؟؟؟؟؟؟؟اينو تو يكي از پستاتون كه ديگه وقته زايمانتون بود خوندم


ههه عزیزم... حالا می فهمی عجله نکن