منو ببخش مامانی
سلام عزیز دلم حتما می دونی چرا اینقدر ناراحتم. خب معلومه که می دونی. تو اولین کسی هستی که همه احساس های منو می گیری. امروز خیلی مامان بدی بودم. همش می گفتم چرا باید حامله باشم که نتونم این تعطیلات رو برم سفر؟ با اینکه دکتر گفت مشکلی نداره اما دست و دلم نمیره با اینکه خیلی ذوست دارم برم. آخه می دونی چیه مامان؟ بابایی که پنج شنبه سرکاره. نه مامان شهنازینا تهرانن نه بابا حسین و عمه سارا. همه دارن میرن یه آب و هوایی عوض کنن. منم خسته شدم از بس توی خونه موندم. مامانی ببخش که امروز اینقدر بد بودم و گریه کردم. می دونم که تو هم ناراحتی واسه همینه که الان اینقدر حالم بده. خب مامانی جونم به منم حق بده. از بس تو خونه موندم دارم دق می کنم. کاش می تونس...